درک کودکان از ذهن یا آنچه که بعنوان تئوری ذهن خوانده میشود در طی دو دههی اخیر تحقیقات زیادی را در حیطهی روانشناسی تحولی به خود اختصاص داده است. در ادبیات جدید تئوری ذهن، اعتقاد بر این است که انسانها به عنوان موجوداتی اجتماعی مجهز به قابلیت خاصی جهت درک دیگران میباشند. اعتقاد بر اینست که این توانایی ماهیتی حیطه- اختصاصی دارد. این قابلیت که تئوری ذهن خوانده میشود اشاره به توانایی انسانها در نسبت دادن حالات ذهنی به خود و دیگران دارد. با درک ذهنی گرایانه از رفتارها، فرد میتواند رفتارهای دیگران را درک، تبیین و پیشبینی نماید. تکالیف باور کاذب جهت اندازهگیری توانایی تئوری ذهن مورد استفاده قرار میگیرند. تحقیقات نشان میدهند که کودکان در حدود چهار- پنج سالگی قادر به پاسخگویی صحیح به این ازمونها میباشند. بر این اساس استدلال میشود که کودکان قبل از این سنین، فاقد درک رشد یافتهای از ذهن میباشند. رویکردهای نظریه-نظریه، پیمانهای و شبیه سازی چگونگی فرایندها و تحولات تئوری ذهن را مفهوم سازی کردهاند. در مقالهی حاضر چگونگی تبیین رویکردهای فوق از فرایندها و تحولات تئوری ذهن مورد بحث قرار میگیرند.
کلید
ارسال نظر در مورد این مقاله