دانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120The Effectiveness of Transactional Analysis Group Therapy on Decreasing Aggression in Addict Couplesاثر بخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین دارای همسر معتاد5153232610.22067/ijap.v6i2.48868FAجواد اسدللهیدانشگاه فردوسی مشهدسیدعلی کیمیاییدانشگاه فردوسی مشهد0000-0003-3925-2670سیدمحمدمهدی مشیریان فراحیدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20150804Purpose: The aim of this study was to investigate the effectiveness of transactional analysis group therapy on decreasing aggression in addicted couples.
Method: The design of this study was quasi-experimental with a pretest–posttest control group design.The participants included 40 addicted couples from the camp of 'Life Expectancy' in Sabzevar.They were randomly assigned into two groups. The experimental group received 8 sessions of transactional analysis group therapy while the control group was not offered any intervention. Before and after the intervention, aggression questionnaire was completed by the participants of the study.
Findings: The results of ANCOVA revealed that, in the post-test, the experimental group's aggression decreased significantly in comparison with that of the control group. The findings also confirmed that transactional analysis group therapy can reduce aggression in addicted couples.هدف: بررسی اثربخشی گروهدرمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین معتاد .
روش: شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل 40 نفر از زوجین معتاد کمپ امید به زندگی شهرستان سبزوار بود که 20 نفر در گروه گواه و 20 نفر در گروه آزمایش گمارش شدند. اعضای گروه آزمایش 8 جلسه گروهدرمانی تحلیل رفتار متقابل را دریافت کردند و به اعضای گروه کنترل هیچ مداخلهای ارائه نشد. قبل و بعد از اجرای مداخله پرسشنامه پرخاشگری توسط گروه نمونه تکمیل شدند.
یافته ها: در پس آزمون، پرخاشگری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشتهاست. یافتههای پژوهش مؤید این مهم است که گروهدرمانی تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش پرخاشگری زوجین معتاد میگردد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120The Effectiveness of Existential Therapy in a Group Setting on Self- Differentiation and Communication Patterns on Engaged Women Studentsاثربخشی درمان وجودی به شیوه ی گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دانشجویان دختر مرحله عقد16313233910.22067/ijap.v6i2.46670FAاحمد امانیدانشگاه کردستان0000-0002-1442-7617ناصر یوسفیدانشگاه کردستان0000-0002-7275-0789الهام فناییدانشگاه کردستانJournal Article20150511Purpose: To investigate the impact of existential group therapyon self-differentiation and communication patterns of engaged female students in the University of Kurdistan.
Method: In the present study, a quasi-experimental design was used that incorporated pre-and post-tests as well as a control group. The participants were selected from all the engaged female students of Kurdistan University in the academic year of 2013-2014. Subsequently, the experimental group participated in 10 sessions of existential therapy while the control group received no intervention. The data were collected using aquettionaire-based survey. Then, SPSS 21 software was utilized to analyze the data through analysis of covariance (ANCOVA).
Findings: In the post-test, compared with the control group, the experimental group showed a significant decrease in the variables of expecting/retiring communication pattern and emotional reactivity. Moreover, in the mutually constructive communication pattern, self-differentiation andI-position showed a significant increase as compared with those of the control group (pهدف: تعیین اثربخشی درمان وجودی به شیوه گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دختران دانشجوی مرحله عقد.
روش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر عقد کرده ی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 93-92بودند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه به صورت گروهی درمان وجودی را تجربه کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده های پرسش نامه با استفاده از نرم افزارSpss12 و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: پس از مداخله ، آزمودنی های گروه آزمایش در متغیرالگوی ارتباطی متوقع/کناره گیر و واکنش عاطفی کاهش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند ( 05/0≥P )، در متغیرالگوی ارتباطی سازنده متقابل ،تمایزیافتگی وجایگاه من افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان داده شد (05/0≥P). مداخله وجودی به شیوه گروهی می تواند زمینه ی رویارویی اعضا با خلاء های ارتباطی خود را در قالب گروه فراهم کند. و اثربخشی این درمان در گروه دختران عقد کرده از بروز مشکلات بعد از رفتن به زیر یک سقف پیشگیری خواهد کرد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120The Present Research Effect of Narrative Therapy on Shyness, Depression and Self-esteem amonge preschool Children of Ahvaz Cityاثربخشی قصه درمانی بر کمرویی، افسردگی و عزت نفس کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز32473235710.22067/ijap.v6i2.52102FAفاطمه لویمیآزاد اسلامی واحد اهوازسحر صفرزادهدانشگاه آزاد اسلامی واحد اهوازJournal Article20151210Purpose: To investigate the effect of narrative therapy on shyness, depression and self-esteem of preschoolers in Ahwaz.
Method: The participants of the study included 40 preschoolers (12 girls and 28 boys) from Ahvaz that were randomly selected through multistage sampling. The design of this study was quasi-experimental. The research instruments employed for data collection were Rafi's (1983) shyness questionnaire, Beck's(1971) children and adolescents depression scale-A (CDS-A), and Coppersmith's (1967) self-esteem questionnaire. Descriptive statistics, analysis of covariance (ANCOVA), and analysis of multivariate covariance (MANCOVA) were utilized for data analysis. The experimental group was provided with12 sixty-minute sessions of narrative therapy, while the control group did not receive any intervention.
Findings: The results showed that narrative therapy has a positive effect on reducing shyness and depression in children. Furthermore, narrative therapy has a positive effect oneself-esteem and its subscales including the overall, social, family, and educational self in children.هدف: بررسی اثربخشی قصه درمانی بر کمرویی، افسردگی و عزت نفس در کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز بود.
روش: نمونه آماری شامل40 کودک (12 دختر و 28 پسر) از کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز که علائم کمرویی و افسردگی و کاهش عزت نفس داشتند بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی میباشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های کمرویی رافی(1983)، افسردگی کودکان و نوجوانان بک(1971) و عزت نفس کوپر اسمیت(1967) بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) و کوواریانس چندمتغیری (ANCOVAM) استفاده شد. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت روش قصه درمانی قرار گرفتند، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد.
یافته ها: قصه درمانی بر کاهش کمرویی و افسردگی کودکان تأثیر مثبت دارد؛ همچنین قصه درمانی بر افزایش عزت نفس و خرده مقیاس های آن که شامل؛ خود کلی، خود اجتماعی، خود به عنوان عضوی در خانواده و خود تحصیلی کودکان تأثیر مثبت دارد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120Prediction of Life Expectancy of Spouses based of Meta-Cognitive Belief and Cognitive Fusionپیش بینی امید به زندگی زوجین بر اساس باورهای فراشناختی و همجوشی شناختی48623237110.22067/ijap.v6i2.54660FAحمیدرضا صمدی فردمحقق اردبیلJournal Article20160318Purpose: To investigate prediction of life expectancy of spouses based of meta-cognitive belief and cognitive fusion.
Method: The study was based on a descriptive correlational method. Statistical population consisted of all spouses in Ardabil city in 2015. 126 people (63 married Spouses) were selected as the statistical sample using the convenience sampling. Data were collected through Wells' metacognitive belief questionnaire (2004), Gillander's cognitive fusion questionnaire (2014), and Snyder's life expectancy questionnaire (1991). Research data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regression methods.
Findings: The results showed that there is a significant negative relationship between meta-cognitive belief and cognitive fusion with life expectancy of spouses. Beta coefficients for predictor variables indicated that cognitive self-awareness -0/20, cognitive confidence -0/19, uncontrollability of worry -0/13, need to control thoughts -0/28, and cognitive fusion -0/17 have significantly predictive capability of life expectancy of spouses (pهدف: پیش بینی امید به زندگی زوجین بر اساس باور فراشناختی و همجوشی شناختی صورت پذیرفت.
روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1394 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 126 نفر (63 زن و شوهر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس باور فراشناختی ولز (2004)، مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز (2014) و مقیاس امید به زندگی اشنایدر (1991) استفاده شد. داده های پژوهش نیز با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد بین باورهای فراشناختی و همجوشی شناختی با امید به زندگی زوجین رابطه منفی معناداری وجود دارد. ضرایب بتای متغیرهای پیش بین نیز نشان داد که خودآگاهی شناختی 20/0-، اطمینان شناختی 19/0-، کنترل ناپذیری نگرانی 13/0-، نیاز به کنترل نگرانی 28/0- و همجوشی شناختی 17/0- قابلیت پیش بینی معنادار امید به زندگی زوجین را دارند (05/0 pدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120Effectiveness of group counseling with structured approach on Family Function and Marital Satisfactionاثربخشی مشاوره گروهی به روش ساختاری بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی63783240910.22067/ijap.v6i2.48906FAایمان سید محرمیفردوسی مشهد0000-0002-1358-4899بهرامعلی قنبری هاشم آبادیدانشگاه فردوسی مشهدمحمد جواد اصغری ابراهیم آباددانشگاه فردوسی مشهد0000-0003-2408-1098Journal Article20150805Purpose: To investigate the effectiveness of a structured approach to group counseling on family function and marital satisfaction in married women.
Method: The research designwas quasi-experimental with apretest-posttest control group design.The population wasthe married women who had been referred to the Faculty of Education and Psychology's clinic in Ferdowsi University of Mashhad, for marital and family problems.From among them, 20 married women were selected through convenience sampling. The marital satisfaction questionnaire and the family function scale were used for data collection. The experimental group participated in 8 two-hour-long sessions of group counseling, while the control group received no training. Then, the data were analyzed using one-way analysis of covariance.
Findings: The results showed significant differences in favor of the experimental condition on family function and marital satisfaction as compared with the control group (pهدف: بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد ساختاری بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان متاهل.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان متاهلی بودند که به خاطر مشکلات زناشویی و خانوادگی به کلینیک دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کرده بودند. از بین مراجعه کنندگان 20 زن متاهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه رضایت زناشویی و مقیاس عملکرد خانواده بود. گروه آزمایش در 8 جلسه مشاوره گروهی هر جلسه به مدت 2 ساعت شرکت نمود و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده های خام به روش تحلیل کواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود تفاوت معنادار در عملکرد خانواده و رضایت زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (05/0pدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120Psychometric Indices of Academic Self-Regulation Learning Scaleشاخص های روان سنجی مقیاس یادگیری خودتنظیمی تحصیلی (ASRL-S)79953241210.22067/ijap.v6i2.56217FAمحمد محمدی پوردانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران0000-0002-8515-6105علی دلاوردانشگاه علامه طباطبایی تهرانحسن احدیدانشگاه علامه طباطبایی تهرانفریبرز درتاجدانشگاه علامه طباطبایی تهرانحسن اسدزادهدانشگاه علامه طباطبایی تهران0000-0002-2908-4522Journal Article20160525Purpose: To investigate the validity and reliability of Carlo Magno (2010) Academic Self-Regulation Learning scale (ASRL-S).
Method: In this regard, 360 students including 252 girls and 108 boys were selected by stratified sampling method among students of the Faculty of Humanities of Islamic Azad University of Quchan. To assess the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient and to do so for its validity, exploratory and confirmatory factor analysis were used.
Findings: Just like Magno’s results (2010, 2011a,b), this study showed that the internal consistency Cronbach's alpha coefficient for a total acceptable of 0.939 and its subscales between 0.718 and 0.874. Exploratory and confirmatory factor analysis also confirms that the structure of the questionnaire has a reasonably good value with the data and all good indicators of value confirm the model (RMR=0.03, RMSEA=0.047, GFI=0.927, AGFI=0.902). Thus the questionnaire can be a useful tool for assessment of students' self-regulation learning.هدف: بررسی روایی و پایایی مقیاس یادگیری خودتنظیمی تحصیلی(ASRL-S) کارلو ماگنو (2010).
روش: مقیاس یادگیری خودتنظیمی تحصیلی بر روی 360 دانشجو(252 دختر و 108 پسر) که با روش نمونهگیری طبقهای از بین دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی قوچان انتخاب شدند، اجرا شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ و برای تعیین روایی آن از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد.
یافته ها: همسو با نتایج ماگنو (2010، 2011)، مطالعه حاضر نشان داد که این پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است و ضریب آلفای کرانباخ کل آزمون 939/0 و در خرده آزمون های آن بین 718/0 تا 874/0 است. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی مؤید آن است که ساختار پرسشنامه برارزش قابل قبولی با دادهها دارد وکلیه شاخصهای نیکویی برارزش، مدل را تایید میکنند (RMR=0/03, RMSEA=0/047, GFI=0/927, AGFI=0/902). بنابراین پرسشنامه می تواند ابزار مناسبی برای ارزیابی یادگیری خودتنظیمی تحصیلی دانشجویان باشد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120Effectiveness of cognitive-behavioral stress management on increasing quality of life in patient with breast cancerاثر بخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای سرطان پستان961103243110.22067/ijap.v6i2.33858FAژاله حبیبیآزاد علوم تحقیقات مازندرانمجتبی حبیبیپژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی تهرانمونا ملک زادهدانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهراننیکزاد قنبریتربیت مدرسJournal Article20140409Purpose: To determine the effectiveness of cognitive-behavioral stress management on increasing the quality of life in breast cancer.
Method: 40 patients with breast cancer were selected through convenience sampling and randomly assigned into the experimental and control groups. Based on a pretest-posttest control group design, subjects in the experimental group underwent 10 sessions of cognitive-behavioral stress management training. Both groups were evaluated using the quality of life questionnaire (SF-12) in the pre-test and post-test, and the data were analyzed utilizing MANCOVA.
Findings: The results showed that there was no significant difference between the two groups in the pretest, while cognitive-behavioral stress management training, significantly (pهدف: بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای سرطان پستان طراحی شده است.
روش: با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 40 بیمار دارای سرطان پستان انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. استفاده از یک طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت شیوههای آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری قرار گرفت، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس کیفیت زندگیSF-12 مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در پیش آزمون تفاوت معنیدار وجود نداشت، اما آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری در گروه آزمایش، نمرات مولفه های کیفیت زندگی را بطور معنیداری (05/0pدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره2251-63526220170120The Effectiveness of Mindfulness Training on Students Happinessاثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر شادکامی دانشآموزان1111203244510.22067/ijap.v6i2.57004FAسیداسماعیل هاشمیعلوم وتحقیقات خراسان رضویحسین ماهورعلوم وتحقیقات خراسان رضوی( نیشابور)Journal Article20160623Purpose: To evaluate the effectiveness of Mindfulness Training on Happiness among High School Students.
Method: This study used a quasi-experimental study (pretest-posttest design with a control group unequal). The study population included all high school boys of Sheshtamad during the academic year 1395- 1394. The sample consisted of 30 high school boys by multistage cluster sampling method who were to randomly divide into control and experimental groups. The instrument used in this study was Oxford Happiness Questionnaire was used in the pre- and post-test. Experimental group participated in 8 sessions of mindfulness training. The assumption was that mindfulness training may increase happiness among students.
Findings: The results of ANCOVA, showed that mindfulness training may increase happiness among students (05/0> P). The differences between experimental and control groups or measure the impact of training courses (23/0 = 2 η), ie 23% of the remaining variance by mindfulness.هدف: بررسی اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر شادکامی دانشآموزان دوره متوسطهی اول بود.
روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای نیمهتجربی(طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل نابرابر) میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه اول منطقه ششتمد، در سال تحصیلی 1395- 1394 بوده است. نمونه پژوهش شامل30 نفر دانشآموز پسر دورهی متوسطه اول بود که به شیوة نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود که در مراحل پیشآزمون و پسآزمون مورد استفاده قرار گرفت. دانشآموزان گروه آزمایش در 8 جلسهی آموزش ذهنآگاهی شرکت کردند. فرض شده بود که آموزش ذهنآگاهی میتواند میزان شادکامی را در دانشآموزان افزایش دهد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس یکراهه (ANCOVA)، نشان داد که آموزش ذهنآگاهی میتواند باعث افزایش شادکامی دانشآموزان شود(05/0>P). میزان تفاوت نمرات گروه آزمایش و کنترل یا اندازه تأثیر دوره آموزشی نیز(23/0=2 η) است؛ یعنی 23 درصد واریانس نمرات کل باقیمانده متأثر از ذهنآگاهی میباشد.