این پژوهش با اتکاء به این مفروضه اصلی، ضرورت ارتقاء جایگاه الگوی سایبرنتیک در اداره دانشگاهها، و برای بررسی کارکرد سازمانی دانشگاه فردوسی مشهد صورت پذیرفته است. برای دستیابی به این هدف، نخست الگوی سایبرنتیک و کاربرد آن ارائه و بر اساس آن، شرایط و الزامات استفاده از این الگو، احصاء شده است. آنگاه وضعیت دانشگاه فردوسی مشهد با تکیه بر این شرایط و الزامات، مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه کانون اصلی این پژوهش ناظر بر این سئوال است که جایگاه سایبرنتیک در دانشگاه فردوسی مشهد چگونه است؟ برای این منظور دیدگاههای کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد (139=N)، با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس نظریه سایبرنتیک تدوین شده است، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. مولفه های مورد بررسی در الگوی سایبرنتیک عبارتند ار: نظارت و کنترل، پیوندها، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب و رهبری. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه تحلیل شده و نتایج حاکی از آن است که میانگین دیدگاههای مدیرا ن دانشگاه فردوسی در باره وضعیت الگوی سایبرنتیک بطور معنی داری از میانگین نظری درجه های مورد وصف در ابزار گردآوری داده ها بیشتر است و بین نمرات مربوط به این مولفه های اصلی این الگو نیز در این دانشگاه رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بعلاوه، نظر به اینکه بین دیدگاههای مدیران دانشگاه فردوسی در باره میزان استفاده از این الگو تفاوت معنی داری مشاهده نشده است، می توان نتیجه گرفت که بین این مدیران در باره وضعیت مورد وصف، اتفاق نظر وجود دارد. در مجموع نتایج نشان می دهند که جایگاه الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد، در سه مؤلفه تصمیم گیری، نظارت و کنترل و رهبری، از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است. در مؤلفه نظارت و کنترل که شامل دو نوع ساختاری و اجتماعی می شود، نظارت و کنترل ساختاری دارای وضعیت نسبتا مطلوبی است ولی نظارت و کنترل اجتماعی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. با این وصف و بطور خاص، سه مؤلفه پیوندها، سلسله مراتب و تعاملات در این دانشگاه، ضعیف بوده و دانشگاه بایستی برای تقویت و بهبود این مؤلفه ها، تدابیری اندیشیده و تلاش ویژه ای مبذول نماید.
واژه های کلیدی: الگوی سایبرنتیک ، آموزش عالی ، مدیریت دانشگاهها .
ارسال نظر در مورد این مقاله